روزگار رسانه و تلویزیون و تبلیغات مسوولان عجب روزگار غریب و عجیبی است این روزها به جای اندیشه و کتاب و استفاده از تجربه پیشینیان، دنیا و تصورات ما را رسانهها میسازند. دوستم بعد از این جمله فیلسوفانه ادامه داد: بهعنوان شاهد عرض کنم در ایران گویا اجناس و مایحتاج تو سوار بر بال هستند چون علاوه بر مرغ و تخم مشارالیها، گوشت بره هم را در حال پرواز میبینی، مشاهده میکنی پنیر از سفره صبحانه نفیبلد (تبعید) شده و بزودی باتحصن نانوایان جلوی دارالولایه این قوت لایموت نیز بین عیال و فرزندان جیرهبندی خواهی کرد در این حال خبر بیستوسی 20:30 سیما را که میبینی و یا سخنان آشیخ حسن را از بالای منبر دولت میشنوی حس میکنی در سوئیس زندگی میکنی.همزمان اگر تلگرام را چک کنی، حس میکنی خیلی بدبختیم و در سومالی زیر چادر هستیم. اگر سری به اینستاگرام بزنی خجالت میکشی چون تصور میکنی ایران تایلند شده از شرم بغلدستی و اینکه حواسش را از گوشیت پرت کنی تلویزیون را روشن و شبکه4 را نگاه میکنی حس میکنی در مریخ زندگی میکنیم.
سرت سوت میزند شلوار به پا، کت به تن دمپایی لنگه والنگه پوشیده دیوانهوار خودت را از خانه بیرون میاندازی در خیابان و بین مردم متوجه میشوی همه آنچه دیدی و شنیدی «خالیبندی» بوده وضع جور دیگر است با خودت میگویی عجب روزگاری شده! با اولین سرفه یا عطسه بغلدستی به سرعت خودت را به خانه میرسانی ولی قصه عطسه را تعریف نکن چون زن و فرزندانت فورا قرنطینهات میکنند!! راستی عجب روزگاری شده!!
زباندراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 29,آوریل,2024